اشعار وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها-16

**************

مرتضی طاهری

 

برای بعد وفاتت چه غصه ها داری

به روی گونه ی خود اشک غم چرا داری ؟

 

تو مادر همه ی هادیان ما هستی

چه جایگاه رفیعی میان ما داری 

 

شریعت نبوی را تو تقویت کردی

مقام یاوری مذهب خدا داری

 

توئی که مریم و آسیه در هوای تواند 

مقام مادری أفضل النساء داری

 

امیر عالم ایجاد محرم حرمت

مقام همسری ختم انبیاء داری

 

تمام ثروت خود وقف کرده ای اما

حیا ز مسئلت قطعه ای عبا داری

 

غمین غربت پیغمبری تو ای بانو 

درون سینه ات این غصه را چرا داری

 

بخاطر نوه هایت چرا حزین شده ای

گریز لحظه ی آخر به نینوا داری

 

بخوان به یاد شه تشنه لب کمی روضه 

عزای قتلگه شاه کربلا داری 

 

مرتضی مظاهری

***********************

پوریا باقری

 

السّلام ای ، اُمِّ زهرای بتول

السّلام ای همسر و یار رسول

 

السّلام ای سایه سارت مستدام

واجبُ التّکریم ، واجبْ احترام

 

لفظ "اُمُّ المؤمنین" مخصوص تو

مریم و هاجر شده پابوس تو

 

زیر "دِیْن" تو بُوَد "دین" خدا

مایه ی فخری به آیین خدا

 

ثروتت راه خدا ، آغاز کرد

مثل شمشیر علی اعجاز کرد

 

مال و اموالت ، همه وقف خدا

دین و ایمان تو ، فوق انبیا

 

مادرانه ، یار پیغمبر شدی

مؤمنین را تا ابد مادر شدی

 

چادرت ، بوی عبادت می دهد

بر همه درس شهامت می دهد

 

طاهره ، قدّیسه ، بی همتا تویی

مادر "صدّیقه ی کبریٰ" تویی

 

فاطمه ، گُل کرده بر دامان تو

مهد زهرا ، می شود دستان تو

 

مادری کردی برای دخترت

همسری کردی برای همسرت

 

بین زن های پیمبر تو سَری

نسل سادات جهان را مادری

 

ما همه جیره خور احسان تو

نوکر دربست "فرزندان" تو

 

زندگی ات از خدا لبریز بود

صد "ملک" از چادرت آویز بود

 

غربتت گشته مسلّم بر جهان

گریه ات شد آبروی شیعیان

 

شد عزای تو در این ماه خدا

گریه ها داریم بر داغ شما

 

می روی زهرا چه تنها می شود

صید "اقیانوس اَعدا" می شود

 

بعد تو این شهر "ظالم" می شود

"روبهی" بر "شیر" حاکم می شود

 

بعد تو ، زهرا کتک ها می خورد

چادر قدیسه ات ، پا می خورد

 

پشت در ، یک شهر و تنها فاطمه

"آتش" و "دود" و "صدا" و "همهمه"

 

دختر تو می شود نقش زمین

بسته دستان "امیرالمومنین"

 

"محسنش" چون غنچه پرپر می شود

او فدای راه "حیدر" می شود

 

یا خدیجه! دخترت را می زنند

آیه های کوثرت را می زنند

 

یا خدیجه ، دخترت از پا فتاد

مثل تو ، یک لحظه دینش را نداد

 

شوهرش را حامی و همراه بود

مثل تو یار ولیُّ اللّه بود.

 

پوریا باقری

***********************

محمد حسین رحیمیان

 

ما سائل لطف فراوان خدیجه

از کودکی خوردیم از نان خدیجه

 

در راه دین داده همه دار و ندارش

اسلام شد مدیون احسان خدیجه

 

خرج مسلمانی ما هستی او شد

پس هر چه ما داریم قربان خدیجه

 

در راه اهل بیت هر کس خرج کرده

فردای م هست مهمان خدیجه

 

جور دگر شد دستگیر ما پیمبر

هر جا قسم خوردیم بر جان خدیجه

 

شکر خدا هستیم امشب روضه خوانش

شکر خدا هستیم گریان خدیجه

 

دلشوره دارد یاد فرداهای زهرا

ابر بهاری گشت چشمان خدیجه

 

انگار دیده آتش و دیوار و در را

غم های زهرا برده سامان خدیجه

 

ای وای از روزی که با پهلوی زخمی

زهرا شود در عرش مهمان خدیجه

 

نیمه شبی در خانه خولی نامرد

صد پاره می گردد گریبان خدیجه

 

محمد حسین رحیمیان

***********************

مهدی رحیمی

 

زل میزند با چشمهای تر به مادر

هی فاطمه در لحظه ی آخر به مادر

 

سرمایه اش را داد پای دین خدیجه

پس در قبالش هدیه شد کوثر به مادر

 

تاریخ می گوید چهل نامرد، در اصل؛

آنجا هجوم آورد یک لشکر به مادر

 

تقسیم شد درد دو عالم بین این دو

سیلی به حیدر خورد و میخ در به مادر

 

زهرا هم آخر محسنش را خرج دین کرد

مادر به دختر میرود، دختر به مادر

 

از غنچه ای بعد از گذشت این همه سال

حالا رسیده یک گل پرپر به مادر

 

ام ابیها نیز ام المومنین شد

چون می رسد این ارث از مادر به مادر

 

ام المصائب زینب و مظلوم ارباب

آقا به بابا می رود خواهر به مادر

 

در کربلا سیراب گشت و با سه صورت

با گریه اش خندید علی اصغر به مادر

 

مهدی رحیمی

*********************

من کنیز خدایِ یکتایم 

بانویِ بانوان دنیایم 

اَمة الله ام و کنیز رسول 

بس که در شان و رتبه والایم

سیدالانبیاست شوهر من 

سیدالاوصیاست مولایم

فاطمه کوثر است اما من 

مادرِ کوثر ، اُم زهرایم 

اوست اُم الائمه اما من 

مادرِ مومنین به دنیایم

 

فاطمه ذات لیله القدر است

ظرفِ آن ذات پاک و یکتایم

سّر مستودع خدا زهراست 

محرم سّر آل طاهایم

شیعه زهرا شناس می گردد 

گر شناسد مقام عظمایم

با دو آقای جنتم محشور 

در جنان زینب است همتایم 

ماه رحمت ، مه لقایِ من است

من سفیر بهار دل هایم

 

اولین مومنه به اسلامم 

یار احمد ، به رغم اعدایم 

اشعار ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام-3

اشعار ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام-2

اشعار ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام-1

  ,تو ,، ,ای ,خدیجه ,مادر ,خدیجه   ,به مادر ,مادر   ,می شود ,داری  

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

خاطرات یک عدد الکی شاد! Things that stop you dreaming برنامه نویسی خـــــــــط قــــــــــدس هوشمند سازی کسب و کار Bussines Intallagence دختری با حرف ها...... کافه مطلب یک برنامه نویس تنها - یک گیک شرکت باربری و اتوبار ظرافت بار زمین برای زندگی